ميدونى اين روزها خيلى تلخه .. علاوه بر زخم ودرد اين روزها ياد روزهايى افتادم كه بعد سختى هاى زياد دلخوش ميشدم و بعد ميديدم اشتباه كردم و تمام اميد و آرزوهام بر باد ميرفت
اما ميدونى چى سخت ترش ميكنه ؟ اينكه ميدونم حس اين روزهام اشتباه نيست اما بازم نميتونم بهش برسم ...
ناراحتى از ندونم كاريهام هم يك طرف ديگه...
اصلا لحظات قابل تحملى نيست و نميدونم چطور بگذرونمش
اما ميدونى تو همه عمرم چى مشترك بوده؟ اينكه همدردى نداشتم ... اينكه هيچكس نبود حرفامو بهش بزنم يا راهنماييم كنه
يا اصلا راهنمايى نكنه .. بفهمه من رو ...
هميشه حرفامو به خدا زدم
باز ميدونى چى زجرآور ترش ميكنه؟!
اينكه خدا ميدونست
رشد كن...
برچسب : نویسنده : goonesh بازدید : 106